نویسنده‌ی نقد: یک طلبه تاریخ نقد: ۱۳۹۳/۱۱/۲۱

با تشکّر از سایت وزین شما. من کتاب این عالم بزرگ و ناشناخته را به طور کامل مطالعه کردم و بعضی قسمت‌های آن را دو بار خواندم. اگر بخواهم توصیف دقیقی درباره آن داشته باشم و متّهم به مبالغه نشوم باید بگویم که پایین‌تر از سخن پیامبر و اهل بیت او و بالاتر از سخن دیگران بود! به عقیده من قدر چنین کتابی در جامعه ما به این زودی‌ها دانسته نمی‌شود و خیلی زمان لازم دارد تا به درستی درک شود. البته این به خاطر ضعف تبلیغات شما هم هست؛ چون واقعاً خیلی از مردم هنوز اطّلاعی درباره این کتاب ندارند و نام آن هم به گوششان نخورده است. شما باید صدای این معلّم عزیزمان را به گوش مردم برسانید و بسیار بیشتر از این اطلاع‌رسانی کنید. من خودم به صورت اتّفاقی با این کتاب آشنا شدم، هر چند فکر می‌کنم که لطف خدا بود و اتّفاقی نبود. به هر حال، وظیفه شماست که مردم را از وجود این گنج معرفتی در این زمانه‌ی جهل و بی‌خبری آگاه کنید و این مقدار تبلیغات شما اصلاً کافی نیست. شما ارزشمندترین کالا را در اختیار دارید، ولی بازاریابی‌تان برای آن ضعیف است. بهترین ایده را دارید، ولی نمی‌توانید آن را به خوبی مطرح کنید. این خیلی جای تأسّف دارد!

پاسخ به نقد شماره: ۱ تاریخ پاسخ به نقد: ۱۳۹۳/۱۱/۲۱

برادر ژرف‌اندیش و قدرشناس!

اگر تبلیغات دفتر «این عالم بزرگ و ناشناخته» ناکافی است، به سبب سستی و کوتاهی آن نیست، بل به سبب سستی و کوتاهی امثال جناب‌عالی است که قدر این گوهر گرانبها را شناخته‌اند، ولی به تمجیدی از آن بسنده نموده‌اند و برای حمایت از آن پا به میدان نگذاشته‌اند! اگر برای جناب‌عالی آشکار نیست، برای پروردگار جهانیان آشکار است که این دفتر با منتهای توان خود، مشغول حفظ و نشر آثار «این معلّم عزیزمان» است، ولی از یک سو ممانعت‌ها و سنگ‌اندازی‌های قدرناشناسان و از سوی دیگر سستی‌ها و کوتاهی‌های قدرشناسان، کار را برای آن به غایت دشوار ساخته است. البته از قدرناشناسان انتظار کاری جز ممانعت و سنگ‌اندازی نیست؛ چراکه خداوند توفیق ادراک را از آن‌ها گرفته و بر دل‌هاشان مهر نهاده است، اما از قدرشناسانی چون جناب‌عالی که به فضل خداوند فرق علم را با جهل و فرق حکمت را با سفاهت می‌فهمند، انتظار کاری فراتر از تمجید می‌رود؛ زیرا روشن است که حمایت عملی از علم و حکمت، تنها وظیفه‌ی این دفتر نیست، بلکه وظیفه‌ی آحاد مسلمانان در سراسر کره‌ی خاکی است و هر یک از آنان به نوبه‌ی خود در رابطه با آن مسؤول است.

به پیرامون خود بنگرید؛ چه بسیار کسانی را می‌بینید که بهترین سال‌های جوانی خود را برای حمایت از بازی‌های سیاسی احمقانه یا ادّعاهای دروغین مالیخولیایی تلف می‌کنند، ولی ساعتی را برای شناخت نهضت عقلانی و قرآنی «بازگشت به اسلام» و حمایت از رهبر عالم و بی‌ادّعای آن اختصاص نمی‌دهند! بار دیگر به پیرامون خود بنگرید؛ چه بسیار کسانی را می‌بینید که اموال هنگفتی را به امید کسب ثواب و خدمت به اسلام، در دریای اوهام و آرزوهای خود می‌ریزند، ولی یک پول سیاه را در راه حمایت از زمینه‌سازی برای تحقّق حاکمیّت مهدی علیه السّلام و پر شدن زمین از عدالت هزینه نمی‌کنند! آنان کسانی هستند که تلاششان در زندگی دنیا بر گمراهی است، در حالی که می‌پندارند کار خوبی انجام می‌دهند و آنان بی‌گمان از زیان‌کارترین‌ها هستند؛ چنانکه خداوند از آنان خبر داده و فرموده است: ﴿قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا ۝ الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا[۱]؛ «بگو آیا شما را از زیان‌کارترین‌ها خبر بدهیم؟! آنان کسانی هستند که تلاششان در زندگی دنیا بر گمراهی بود در حالی که می‌پنداشتند به درستی عمل می‌کنند».

البته شکّی نیست که این دفتر برای ادامه‌ی رسالت عقلی و شرعی خود، به حمایت هیچ کس در جهان جز پروردگارش وابسته نیست و با هر مشقّت و صعوبت متصوّر، به صراط مستقیم خود تا رسیدن به آرمان مقدّسش که ظاهر ساختن مهدی علیه السّلام و رساندن او به حاکمیّت است، ادامه خواهد داد. بگذار کسانی که قدرت و ثروت جهان را در اختیار دارند ولی در راه خداوند هزینه نمی‌کنند، به قدرت و ثروت خود مغرور باشند؛ چراکه ما را به آنان حاجتی نیست و قدرت و ثروتشان در نظرمان از مردار سگ بی‌ارزش‌تر است و عاقبت برای پرهیزکاران خواهد بود، نه برای قدرتمندان و ثروتمندان؛ چنانکه خداوند فرموده است: ﴿إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ[۲].

↑[۱] . الکهف/ ۱۰۳-۱۰۴
↑[۲] . هود/ ۴۹